"مسئلۀ قرینهای شرّ" به صورت استقرایی و پسینی مدعی این مطلب است که مبنای معقولی برای اعتقاد به وجود خدای دانا و توانای مطلق با وجود شرور گزاف، بیوجه و کثیری که در اطراف خود میبینیم، وجود ندارد. ویلیام راو چنین استدلال میکند که اگر شروری باشند که به منظور دست یافتن به خیر بالاتر و دفع شرّ مساوی یا بیشتر به وجود نیامده باشند، در این صورت بودن این شرور، قرینه و شاهدی بر نبود خدا تلقی خواهند شد. در این گفتار، در ابتدا اندیشههای راو را طرح نموده و سپس رویکرد برخی از متکلمان غربی در نقد دیدگاه او بیان خواهد شد.برای دادن پاسخ نهایی با استفاده از آیات قرآن و روایات، از سه منظر «ترک طلبکاری از خدا»، «نقد دنیاگرایی» و «حیات حیوانات» استفاده خواهیم کرد. در این نقد، از روششناسی مکتب اهلبیت: در برابر شبهات فلسفی و کلامی بهره میگیریم که رویکردی بدیع و منحصر به فرد است و باید توسط اصول مأخوذ از قرآن و روایات درک شود.