در این گفتار، روش تفسیری ابوالفضل برقعی بر اساس دو کتاب او، احکام القرآن و تضاد مفاتیح با قرآن استخراج و پس از آن نقد و بررسی شده است. رویکرد او قرآن بسندگی یعنی اکتفا به قرآن بدون رجوع به منبع دیگری، اعمّ از حدیث و تاریخ و اجماع است. در این مقاله با ذکر نمونههایی از رجوع شخص برقعی به این منابع، روشن میشود که او خود به مبنایش پایبند نیست. بعلاوه بر مبنای ادلّهای که بیان شده، این مبنا پذیرفتنی نیست.